بسم رب الحسین
شهدادر قهقهه مستانشان و در شادی وصولشان عند ربهم یرزقونند . امام خمینی(ره)
پایگاه صالحات - راوی : اخوی شهید هادی چهره خند
ماجرا به این صورت بود که عرض میکنم :
فرمانده یکی از گردانهای لشگر خواب بوده ، از خواب بیدار میشه ، بعد قلم و کاغذ میخواد و به شدت شروع میکنه به گریه کردن وبدنش میلرزه ، عرق میکنه .
بچه ها ازش میپرسن چی شده ، میگه کاغذ بیارید ، آقا حضرت امام زمان 210 تا اسم به من داد ، این 210 تا اسم همشون شهید میشوند . کاغذ می آورند و این کاغذ نوشته میشود :
32 تا اسم با شماره پلاک یادش میاد ، دسته بندی هم میکنه میگه گردان شهادت 1 ، گردان شهادت 2 ، گردان شهادت 3 .گردان اسم گذاریه ولی پلاکها پلاکهاییه که گردن بچه ها بوده . همه مال یه گردانن ؟ نه ؛ بعضی ها مال واحدهای دیگر هستند .
میگویند آقا بقیه اش را بنویس ، بقیه اش یادش نمیاد ؛ این 32 نفر اسامی یادش میاد با شماره پلاکشون . این لیست درست میشه ،حالا 32 نفرند که میدونند اینها شهید میشوند .
دو نفر از بچه ها میافتند این افراد را پیدا می کنندد . بچه های قزوین هستند بچه های کرج هستند ولی بیشترشون مال لشگر محمد رسول الله (ص) تهران هستند .اینها را جمع می کنند دور هم ، یه دفتری برمیدارن و آدرس بچه ها رو توش می نویسند ، با همدیگه رفیق میشن ، میگن فلانی خواب دیده که شماها شهید میشین ،
اینها با هم ارتباط برقرار می کنند و شروع می کنند یکی یکی به فیض شهادت نائل شدن ؛ یکی از این بچه ها که یکی از اخوی های بنده است الحمدلله رب العالمین ، من دو تا از برادرانم شهید شدند ، اولی مهدی ( بزرگه ) و هادی چهره خند ؛ هر دو وقتی شهید شدند 23 سال شان بود . این هادی چهره خند مسئول این میشه (چون ارتباط داشتند باهم )که اینها وقتی شهید میشدند از جنازه هاشون هم تصویر میگرفت و می آمد و آلبوم را باز میکرد و پشت تمام عکساشون می نوشت فلانی در تاریخ فلان شهید شد و این لیست یواش یواش تکمیل شد .
از این 32 نفر ، 31 نفرشون تا به امروز در جنگ شهید شدند ، یک نفرشون فقط باقی مانده ، اون یک نفر هم جنگ که تمام شد از بچه های محصل دبیرستانی بود ، سه تا برادر بودند که همش جبهه بودند سال چهارمی بودن برای دیپلم . که بعد جنگ اومدن دیپلم شان را گرفتن ، این اول رفت تربیت معلم ، معلم شد تو همین 12-13 سال بعد از جنگ ، بعد دانشکده پزشکی قبول شد . 3 تا برادر بودن که هر 3 با ترک تحصیل رفته بودن جبهه ، هر3 الان مطب دارند و پزشک هستند.و این برادر بزرگوارمان (شهید زنده) الان یک پایش از قسمت ران قطع است .
راوی دوم - نفر سی و دوم لیست ( شهید زنده ) :
ما یک فرمانده ای داشتیم ، سیدی بود ، خیلی بزرگوار بود ، که ما بهش سید رضی میگفتیم ؛ ایشان ظاهراً 2 روز قبل از عملیات ، آقا را خواب دیدند که یک لیستی دست ایشان بوده و اون جوری که حالا به نظر من میاد " یک لیستی دست ایشان بود ، امام لیست رو برمیدارن و بعضی از اسامی را علامت میزنند .یا لیست را میخواد به امام زمان بدهد ، از دستش میافته رو زمین و یه مقدار گل میشه ، آقا این لیست را برمی دارند و می زنند به برکه یا رود آبی که جاری بوده و در میارن میگن بچه هایی که اسامی شان این تواست مثل روز اول از مادرشان پاک متولد شدن و خداوند تمام گناهانشان را بخشید ."
بعد ظاهراً جلوی اسامی بعضی ها علامت میزنه که اینها شهید خواهند شد و بعضی ها را هم شاید مجروح زده بود . بعد که ایشان از خواب بیدار شدند ما هر چی به سید رضی گفتیم ، اصرار کردیم که چه کسانی را علامت زد و چه کسانی را مشخص کرد ایشان نگفت .
گفت که این یک رازی است که من نمی تونم به کسی بگم . لیستی هم که بوده وجود واقعی داشته که بعداً به دست شهید هادی می افتد و شهید هادی ظاهراً اینگونه بوده که هر کس که شهید میشده جلوی اسمش علامت میزده ( این جور که من در جریان هستم ) تا روزی که خود شهید هادی به شهادت میرسد . البته من این را نقل قول از داداش ایشون حاج رحیم میگم که شهید هادی آخرین نفری بود که تو این لیست به شهادت میرسد .
شهید هادی تمام اسامی شهدا را که امام زمان مشخص کرده بود را یادداشت کرده و عکساهایشان را هم گرفته بود که من بعضاً که به تهران می آمدم می رفتیم خونه شهدا ، یعنی هادی منو می برد خونه شهد ایی که تو این لیست بودند و شهید می شدند . و ظاهراً آخرین نفری هم که شهید شده خود شهید هادی بوده که حالا ظاهراً میگویند اسم منم تو لیست بوده ، من نمیدونم .
یک تحولی ایجاد کرده بود ، نامه را که آن صبح شهید سید رضی آمد به ما گفت ما خیلی بیقراری کردیم ، خیلی زیاد ، یعنی همه اون دسته بیقرار شده بودن ، اصلاً یک حالت روحانی ، یک حالت عرفانی دست داده بود که هیچکس نمی توانست آرام باشه . یعنی اون روز همه ما بلا استثناء گریه کردیم و نمی دونستیم امام زمان روی چه کسی دست گذاشته . آیا ما شهید خواهیم شد ، آیا ما شهید نخواهیم شد و عجیب بود اون حال که من نمی تونم تصور کنم که چه حالی بود یعنی واقعاً نمیتونم .
الان تو این مرحله نمی توانم حال اون روز را تصور بکنم که چی بود ولی آنقدر می توانم بگویم که خودمون هم به نظر سبکبال شده بودیم ؛ وقتی میگفت امام این نامه رو زده توی آب و گناهان بخشیده شده ما هم خوب آنموقع سن مان زیاد نبود ، اون موقع 22 سال سن داشتیم و معمولاً بچه های ما هم تو همین رده سنی بودند ، 18 بودیم تا سن 23-24 ساله ، زیاد سنی نداشتیم ، ولی عجیب احساس سبکی احساس شادی میکردیم از اینکه امام ما را پذیرفته ، از اینکه امام ما را سرباز خودش حساب کرده ، یک حال عجیبی بود یعنی واقعاً یک حال عجیبی بود که من نمی تونم توصیف بکنم اون چه حالیه .
بعد هر بار که تهران می آمدم و هادی اگر جبهه نبود و تهران بود ، به اتفاق هم میرفتیم خونه بچه هایی که در این لیست بود ، از اون لیست هم عکس گرفته بود و توی آلبوم عکس خودش هم داشت ؛ بعد هر کدوم که شهید میشدن جلوشون یک علامتی میزد بعد تاریخ شهادتش را هم می نوشت ،محل شهادتش را هم مینوشت بعد با هم میرفتیم خانه آن شهید ؛ بنابراین من بیشترین ارتباطم با شهید هادی بوده .
تو این عکسها
شهید مهدی ساریخانی ، شهید عباس جانشین فرمانده گروهان بود ،
شهید جعفر ، شهید حمید کل حسین که تنها فرزند خانواده بود که خداوند در سن پیری به پدر و مادرش عنایت کرد .که آن جمله اش هم معروفه که به مادرش گفت : آیا می خواهی من تو این دنیا دستت رو بگیرم یا تو آن دنیا ؟
که مادرش فرمود : آن دنیا .
و بار آخری بود که رفتن و شهید شدند .
به احتمال زیاد سعادت نداشتیم ، البته من خودم یادم هست که قبل از اینکه وارد عملیات بشیم من همیشه با خدا شرط می گذاشتم ، میگفتم خدا یا زنده برگردیم یا شهید ، نه اسارت دوست داریم نه دوست داریم مجروح بشیم ، همش هم به خدا میگفتم ، تو هر عملیاتی ، تو هر قضیه ای می شد من همیشه این قرارداد را با خدا میکردم و همیشه فکر میکردم که هر چی میگم خدا گوش می دهد و حتماً اجابت میکند . یعنی من به این درجه فکر میکردم اینگونه هستم ، اون روز آخر که تو نماز ظهر و عصر بود که قرار بود بعد از ظهرش راه بیافتیم ، فکر میکنم روز 12 آبان بود که من 13 آبان مجروح شدم ، اون روز ظهر ، نماز آخری که خوندیم این جمله مولا را گفتیم که" الهی رضاً برضائک، تسلیماً لأمرک " این رو گفتیم ، بنظرم آمد که یه سروشی آمد که چرا صادق نیستی تو حرفات ؟ تو اگه تسلیم امر خدا هستی چرا برای خدا تعیین تکلیف میکنی ؟ چرا میگی شهید ؟ چرا میگی سالم برگردم ؟ شاید خدا دوست داره تو مجروح بشی .شاید دستت رو قطع کنه ، شاید پایت رو بگیره . چرا تعیین تکلیف میکنی ؟
آنجا بود که ما به خدا گفتیم خدایا ما راضی هستیم ، هر چی تو گفتی ما همانیم ، هر چی تو گفتی ، می خواهی دست ما را بگیری میخواهی پاهامان رو بگیری میخواهی قطع نخاع مان کنی میخواهی اسیرمان کنی ، هر چی تو گفتی ما همانیم ؛ و شاید حالا سعادت را از ما گرفتند و نتونستیم بریم البته ناامید نیستیم ، در شهادت بسته نیست .
ولی نمیدونم چه سری یه .چون من خودم رو لایق نمیدونم بگم که خداوند ما را نگه داشته بعنوان ذخیره ای برای آینده ، نه من بعید میدونم چون من اون لیاقت رو ندارم .
یکی از شهدای لیست یادم هست ، اسمش جابر بود فامیلیشو نمیدونم فکر میکنم 17 سالش بود هنوز محاسنش نروییده بود هنوز صورتش مو نداشت؛ البته ، سر مزارش هم رفتم ، یادم هست که ایشون اصلاً به مرخصی نمیرفت ، یکی دو بار که باهاش صحبت کردم گفتم شما چرا مرخصی نمیری ؟ پدرت ، مادرت ، خانوادت منتظرهستند .
ایشان گفت : از تهران که آمدم بیرون با تهران خداحافظی کردم و تا روزی که شهید نشم برنمیگردم .
من بهش گفتم شهادت که دست خداست ما ادای وظیفه میکنیم ، خدا خواست شهید شدیم نخواست باید برگردیم .
میگفت :نه من با خدا عهد کردم .
تو عملیات که بودیم تو مرحله اول ( که تو همین مرحله اول هم 2-3 بار حمله کردیم ، عقب نشینی کردیم ) تو یکی از همین محورها بود که من و شهید جابر تو کمین نشسته بودیم ، تو محاصره هم بودیم و غذا هم نداشتیم ، گردو داشت ، گردو جمع کرده بودیم و گردو میخوردیم دیدم خیلی ناراحته ؛ گفت دیدی من شهید نشدم .دیدی من چطور میخوام برگردم .
من تو مرحله اول مجروح شدم و برگشتم شنیدم که ایشون تو مرحله سوم پای قله کانی مانگا شهید شده .
یکی دیگه از شهدای لیست شهید کل حسین بود که تنها فرزند خانواده بود اونم پدر و مادرش در سن پیری خداوند به ایشان بچه داده بود ؛
آن طور که نقل قول شده و من هم از مادر شهیدش شنیدم ، مادرش میگه :
روز عاشورایی بود و تعزیه ای اجرا میکردند تو نازی آباد ؛ میگفت من رفتم تو تعزیه گفتم خدا یعنی چی میشه این همه بچه است یک بچه هم به من بدی منم به عشق تو اونو بفرستم که شهید بشه .این رو اون روز با خدا عهد کردم و خداوند بعد از این قضایا به من بچه داد و من سنم اون موقع 45-50 سال بود و شوهرم هم 70 سال سنش بود و ما اصلاً بچه دار نمیشدیم ولی خداوند به ما بچه داد .
تا اینکه این شهید والا مقام قبل از شهادتش مادرش بهش گفت پسر کجا میری ؟ ما تنهاییم ، ما فقط تو رو داریم ، عصای دست ما باش ، یک جمله ای شهید به مادر گفت که :
مادر میخواهی تو دنیا عصات باشم یا تو آخرت عصات باشم ؟
هر چی تو بگی من میگم چشم ، اگه میخواهی من همین جا می مونم اگه میخواهی من برمیگردم میرم .
مادر گفت : نه من تو آخرت میخواهم که عصای من باشی و رفت و دیگه برنگشت .
والسلام
تبدیل فایل تصویری به متن توسط آقای داداشی
دانلود فایل تصویری با کیفیت متوسط : حجم فایل 9 مگابایت
.
-
نظرات حضرات آیات یزدی، واعظ طبسی، باریک بین، صابری همدانی و آذری قمی در خصوص اعلمیت یا اصلح بودن تقلید از آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - آیت الله حاج شیخ محمد یزدی رئیس (سابق) قوه قضائیه، نماینده مجلس خبرگان و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بسم الله الرحمن الرحیم بدون تردید از حضرت آیة الله خامنه ای مقام معظم رهبری که از فقهای عالیقدر واجد شرایط تقلید و مرجعیت هستند و دارای مرجّحات عدیده می باشند، می توان در تمام مسایل مورد نیاز تقلید...
تعداد بازدید : 23943
نظرات حضرات آیات استادی، محسنی گرکانی، هاشمی، و مجتهدی در خصوص اعلمیت یا اصلح بودن تقلید از آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - آیت الله حاج شیخ رضا استادی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بسمه تعالی بعد التوجه لمصلحة العالم الاسلامی و التشیع و بعد الالتفات بوجوب حمایة و حفظ النظام الاسلامی المبارک، اعرف آیة الله الحاج السید علی الخامنئی قائد الثورة الاسلامیة (دامت برکاته) باعتباره احد المجتهدین الجامعین لشرائط المرجعیة الذین نستطیع ان نعرفهم...
تعداد بازدید : 25474
نظرات حضرات آیات جنتی، واعظ زاده، غرویان، غروی و زرندی در خصوص اعلمیت یا اصلح بودن تقلید از آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - آیة الله حاج شیخ احمد جنتی عضو جامعه مدرسین، شورای نگهبان و مجلس خبرگان بسمه تعالی تقلید از مقام معظم رهبری بلا اشکال و موجب تقویت اسلام و انقلاب و قطع امید دشمنانی است که می خواستند از طریق دخالت در این امر حیاتی، نظام جمهوری اسلامی را تضعیف نمایند . موفق باشید . احمد جنتی 73/9/15 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ...
تعداد بازدید : 22269
نظرات حضرات آیات حکیم، نجفی خوانساری، شفیعی، و قزلجه ای در خصوص اعلمیت یا اصلح بودن تقلید از آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - شهید آیت الله حاج سید محمد باقر حکیم رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق بسم الله الرحمن الرحیم و له الحمد بعد السلام علیکم و رحمة الله و برکاته تسلمت رسالتی التعزیة الکریمتین بمناسبة فقد آیة الله العظمی الشیخ الاراکی و التی تتضمن السئوال عن موضوع مرجعیة آیة الله العظمی السید علی الخامنئی (دام ظله العالی) . و انی فی الوقت الذی...
تعداد بازدید : 20386
نظرات حضرات آیات جناتی، راستی کاشانی، فقیه ایمانی و روحانی در خصوص اعلمیت یا اصلح بودن تقلید از آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - آیة الله حاج شیخ محمد ابراهیم جنّاتی مدرس حوزه علمیه قم بسمه تعالی شأنه با در نظر گرفتن مجموع شرایط و ویژگیهایی که باید امروز مرجع در نظام اسلامی دارا باشد ؛ من فقیه مجاهد حضرت آیة الله خامنه ای (دام ظله الوارف) را برای تصدی مقام مرجعیت، اصلح می دانم . والسلام محمد ابراهیم جنّاتی 73/9/9 آیت الله...
تعداد بازدید : 23073
نظرات حضرات آیات هاشمی شاهرودی ، تسخیری ، بنی فضل ، موسوی همدانی + نظر طاهری اصفهانی در خصوص اعلمیت یا اصلح بودن تقلید از آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - آیت الله حاج سید محمود هاشمی شاهرودی سخنگوی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و مدرس حوزه علمیه قم بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیکم و رحمة الله و برکاته عظم الله اجورنا و اجورکم بمصاب الامة الاسلامیة بفقد مرجع آخر من مراجعها العظام و آیة اخری من آیات الله الباهرة فی العرض آیة الله العظمی الشیخ الاراکی (قدس سره) و الذی کان بحق مثالاً...
تعداد بازدید : 20247
نظرات حضرات آیات موسوی جزایری، کریمی، قریشی، معصومی، موسوی زنجانی و اشراقی در خصوص مرجعیت آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - آیت الله حاج سید محمد علی موسوی جزایری امام جمعه اهواز و عضو مجلس خبرگان بسمه تعالی بحمدالله تعالی راه روشن و حجت تمام است با وجود بینه عادله از فقهای عظام و مدرسین و مجتهدین والامقام که به اهلیت معظم له برای مرجعیت تقلید شهادت دادهاند. خدای را بر این نعمت عظمی شاکریم هر چند از ادای شکر او قاصر و...
تعداد بازدید : 16491
نظرات حضرات آیات محفوظی، خاتم یزدی، ملک حسینی، فاضل هرندی و جعفری در خصوص مرجعیت آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - آیة الله حاج شیخ عباس محفوظی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده مجلس خبرگان بسمه تعالی با در نظر گرفتن شرایط، فقیه مجاهد حضرت آیة الله خامنه ای جائز التقلید می باشند. الاثم عباس محفوظی مرحوم آیة الله حاج سید عباس خاتم یزدی عضو مجلس خبرگان، شورای استفتاءات حضرت امام خمینی (قدس سره) و آیة الله العظمی اراکی (قدس...
تعداد بازدید : 15867
بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، جامعه روحانیت مبارز و مجمع جهانی اهل بیت (ع) در مورد مرجعیت آیت الله العظمی خامنه ای در سال 1373
-
پایگاه صالحات - بیانیۀ جامعۀ مدرسین حوزه علمیۀ قم درباره مرجعیّت بسم الله الرحمن الرحیم موضوع مرجعیّت از اعظم مسائلی است که نمی تواند از مصالح مسلمین و استقلال و عظمت آنان جدا و منفک باشد و یا بدون توجه به دسیسه ها و توطئه های کفر و استکبار بر ضد اسلام مورد بررسی و امعان نظر قرار گیرد . لذا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسات متعدد این موضوع را...
تعداد بازدید : 14839
نظرات حضرات آیات مشکینی،فاضل لنکرانی،جوادی آملی، یزدی و مؤمن در خصوص اجتهاد مطلق مقام معظم رهبری در سال 1369 + نظر شیخ یوسف صانعی
-
پایگاه صالحات - به دنبال ارتحال حضرت امام خمینی (ره) در خرداد ماه 1368 ، با الهام از رهنمود های آن حضرت و با درایت و هوشیاری خبرگان رهبری ، علی رغم میل باطنی حضرت آیة الله خامنهای ، ایشان به مقام رهبری انقلاب اسلامی ایران انتخاب شدند . در جریان مذاکرات مجلس محترم خبرگان و پس از آن حقایق نا گفته بسیاری...
تعداد بازدید : 18689
نظر آيت الله حق شناس (ره) در خصوص تقليد از آيت الله خامنه اي
-
پایگاه صالحات - آيت الله حق شناس (ره) ، فقيه عارف سالك ، صاحب بصيرت در حد اعلي ، در قبل و بعد از انقلاب درخصوص مرجعيت اين گونه اظهار نظر ميكند : مصاحبه با آيت الله حق شناس (ره) در بازگشت از سفر حج –فرودگاه مهر آباد سال 1378 ( پنج سال پس از اعلام مرجعيت حضرت آيت الله العظمي خامنه اي به همراه شش تن ديگر از...
تعداد بازدید : 21633
سایر مطالب :
<< < 1 > >> (1)
دیدگاهها
امام علی از سوء حال تو کمیلش ناله میکنه ومن در منیتم غرق شدم سخت دعام کنید.....
اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلاَّئى
كه از من دور كردى و چه بسيار مدح و ثناى خوبى كه من شايسته اش نبودم و تو آن را منتشر ساختى خدايا بلاى من
وَ اَفْرَطَ بى سُوَّءُ حالى وَ قَصُرَتْ بى اَعْمالى وَ قَعَدَتْ بى اَغْلالى
بسى بزرگ است و بدى حالم از حد گذشته و اعمالم نارسا است و زنجيرهاى علايق مرا خانه نشين
وَ حَبَسَنى عَنْ نَفْعى بُعْدُ اَمَلى وَ خَدَعَتْنِى الدُّنْيا بِغُرُورِها آرزوهاى دور و دراز مرا از رسيدن به منافعم بازداشته و دنيا با ظواهر فريبنده اش مرا گول زد
از اینجا هم دیدن نمایید
www.gallery.shafighefakeh.ir/index.htm
علی الخصوص با توجه به جمله " و المستشهدین بین یدیه"
اللهم اجلعنا من المستشهدین بین یدیه.
و صل الله علی محمد النبی و اهل بیته و جمیع المرسلین و النبیین
برای زنده نگه داشتن اسلام این خون هالازم است انشاالله شهادت نصیب همه مسلمین بکنه.
سلامتی امام خامنه ای ازخداوندخواستار یم
بچه هامنم دلم خیلی برای شهداتنگ شده خیلی هم دوست دارم برم مناطق عملیاتی ولی شهداهنوز مارولایق ندونستن خواهش میکنم منم دعاکنید
انشاال.. همه عاشقای شهادت به ارزوشون برسن
یاحق
رویای صادقه دختر گیلانغربی 2 شهید را به خانه برگرداند
رویای صادقه دختر گیلانغربی ساکن روستای کوران از توابع شهرستان سرپلذهاب، دو شهید را پس از سالها غربت و گمنامی به خانه برگرداند.
این شهیدان در روستای کوران گیلانغرب شهر سر پلذهاب در جریان جنگ تحمیلی پیکرشان مدفون شده بود.
بعد از گذشت 30 سال از این واقعه در یکی از شبهای ماه جاری یکی از شهدا در رویای یکی از دختران پاک و معصوم روستا که 17 سال دارد ظاهر شده و بیان میکند در فلان محل مدفون شده و از اهالی تبریز هستم و به دلیل غربت تقاضای انتقال به محل زادگاهم را دارم.
این دختر بلافاصله خانواده و معتمدان محلی را در جریان امر گذاشته ولی با بیتوجهی و بیمهری روبهرو میشود.
این دختر در ادامه تصمیم به تفحص گرفته و با کمک دو تن از دوستان اقدام به کاوش کرده و شاهد قطعهای از آثار شهدا میشوند و بلافاصله جریان را به اهالی اطلاع میدهند که بعد از آن با هماهنگی سپاه عاشورا اقدامات اولیه برای شناسایی شهدا صورت میگیرد.
این شهیدان پس از شناسایی از طریق پلاک و کارت شناسایی( کارت عضویت، گواهینامه و تصاویر فرزندان شهدا) به تبریز انتقال مییابند.
آری شهادت برترین معراج عشق است.
1- غلامحسین احمدی
2- حبیب برادران توکلی
3- محمد بهبهانی
4- محمد بولوردی
5- غلامحسین بسطامی
6- حسین بهادری فر
7- هوشنگ ترکاشوند
8- علی حاتمی
9- جعفر ذاکر
10- مهدی رجب بیگی
11- سید احمد رحیمی
12- بهروز سلطانی
13- حسن سیف
14- جلیل شرفی
15- اسدالله شیران
16- حسین شوریده
17- علی صبوری
18- آفریدون صبری
19- فضل الله عابدینی
20- حسین علم الهدی
21- محمد فاضلی
22- ناصر فولادی
23- کدخدا زاده
24- محسن وزوایی
25- محسن ماندگار
26- مجید موذن صفایی
27- حسن میر سلطانی
28- عباس ورامینی (فرمانده)
29- جمال امیرخانی
30- رحمان یا علی مددی
31- علیرضا هادی پور
جریان خون در رگها شیرین است اما...
اما ریختن آن پای محبوب شیرین تر ...
--------------------------------------
به خون خویش نوشتم به روی سنگ مزارم
که من به جرم محبت قتیل خنجر یارم
----------------------------------------
صفایی ندارد ارسطو شدن
خوشا پر کشیدن پرستو شدن
التماس دعا
كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿3﴾ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ﴿5﴾لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴿6﴾ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ ﴿7﴾
نه چنين است زودا كه بدانيد (3)
باز هم نه چنين است زودا كه بدانيد (4)
هرگز چنين نيست اگر علماليقين داشتيد (5)
به يقين دوزخ را مىبينيد (6)
سپس آن را قطعا به عيناليقين درمىيابيد (7)
تقوا . شناخت . حکمت . کرامت . ( یقین . علم الیقین . عین الیقین 9)
ویزگی مردان خدا رسیدن به یقین و عین الیقینی بود که خداوند به انها عنایت نموده بود .
اگر دنبال و اسطه فیض هستیم راه را طولانی کردیم (فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دگران هم بکنند انچه میحا میکرد )
مردان تکرار نشدنی و مسجود فرشتگان رزمندگان و دواطلبان شهادت انانکه راهی را یکشبه رفتند که علمای کا صد سال در حال طی ان طریقند امروز نیز در جامعه کم نیستند اما گمنامند .
قران قران قران بخوانیم .و به ان متمسک شویم
برادرم همیشه میگه در باغ شهادت رو بستن اما من میگم نه هنوز بازه دعا کنین اگه بازه منو هم راه بدن
خدا امام زمانو رهبرمونو نکهداره
التماس دعا
یاعلی
خوشا بحالشون که آلوده دنیا نبودن و بدون تعلق خاطر و با اشتیاق به دیدار یار شتافتند.
شهدا مارو رها نكنيد گم ميشيم.
ammar-agha.pelakfa.com
عزيزان براي من گنه كار دعا گنيد واز خداوند بخواهيد كه شهادت در رکاب اقا را نصيبم كنه فقط خداوند حال عاشقاشو ميدونه غلامرضا
لطفا برای ظهور اقا وسلامتی رهبر دعا کنید
باتشكر از سايت خوبتون
ميخواستم پيشنهاد بدهم كه از كلمهي امام خامنهاي بجاي آيت الله خامنهاي استفاده كنيد
چون بحث اصلي در مقابل جنگ نرم بحث امام وامت است
و الا آيت الله تا دلتان بخواهد داريم
براي اطمينان بيشتر جملةي زير را در اينترنت جستجو كنيد
"چرا بايد بگوئيم امام خامنه اي"
پروردگارا... حال که از کاروان نور جامانده ایم دیگر نپسند که در آخرت شرمنده شهدا شویم ، الهی و ربی من لی غیرک
یا اباصالح المهدی(عج) و یا علی امیرالمومنین(ع) مددی فرمائید
اینا کجا بودن و ما کجا!
ghalebon.parsiblog.com
آنها كه رفتند همه گلچين شده بودند اين را باور كنيم.
التماس دعا
يا علي
اجرتون با شهدای اون لیست.
فیلم این روایت رو دیده بودم و واقعا تنم لرزید.....
یا مهدی زهرا
خداوند انشاءالله درزمره شهداقرار دهد كه يادشهدا رازنده نگه ميداريد ونميگذاريد منافقان خون شهدارا پايمال كنند
پروردگارا ان چنان مارا تربيت كن كه فرداي قيامت شرمنده وخجلت زده شهدا نباشيم انشاءالله
اللهم عجل لفرج مولانا الامام المهدي
التماس دعا ياعلي خداوند حافظ سيدعلي
داستان جالبی بود !
امیدوارم موفق باشید !
با تشکر
یا علی
(((عمار آقا))) یا علی سید علی